ابزارها و روشهاي پيشبيني
ابزارها و روشهاي پيشبيني
پيشبيني يعني در نظر گرفتن مفروضات سنجيده درباره روندها و رويدادهاي آينده. به سبب وجود عواملي مانند نوآوريهاي فنآوري، تغييرات فرهنگي، عرضه محصولات جديد، ارائه خدمات بهتر، رقيبان سرسخت، تغيير در اولويتهاي دولت، تغيير در ارزشهاي اجتماعي، شرايط اقتصادي ناپايدار و رويدادهاي غيرمنتظره، پيشبيني به صورت كار يا فعاليتي بسيار پيچيده در ميآيد. اغلب، مديران بايد براي شناسايي فرصتها و تهديداتي كه متوجه سازمان ميشود به پيشبينيهاي منتشر شده تكيه كنند.
در شبكه اينترنت چندين نشريه و منبع وجود دارند كه متغييرهاي خارجي را پيشبيني ميكنند. برخي از آنها به شرح زير هستند: "روندها و پيشبينيها" از مجله بيزينس ويك و سرانجام تحقيقات صنعتي از موسسه "استاندارد اند پورز". شهرت و موفقيت مستمر اين نشريهها، تا حدي به پيشبينيهاي دقيق بستگي دارد، بنابراين اين نشريهها يا منابع منتشر شده ميتوانند تا حد زيادي آينده را پيشبيني كنند و در اين زمينه اطلاعاتي ارائه نمايند.
گاهي سازمانها ناگزير ميشوند به گونهاي آينده را پيشبيني كنند. بيشتر سازمانها ميزان درآمد و سود سالانه را پيشبيني مينمايند. گاهي سازمانها سهم بازار يا ميزان وفاداري مشتريان را در حوزهها و مناطق محلي پيشبيني ميكنند. از آنجا كه در مديريت استراتژيك، پيشبيني از چنان اهميتي برخوردار است و نيز از آنجا كه توان پيشبيني (و نه توان استفاده نمودن از پيشبينيها) امري ضروري است، بنابراين در همين بخش درباره روشها و ابزارهاي پيشبيني بحث ميكنيم.
ميتوان روشهاي پيشبيني را به دو گروه عمده طبقهبندي كرد: روشهاي كمي و روشهاي كيفي. اگر دادههاي تاريخي وجود داشته باشد و اگر انتظار رود كه در آينده رابطه بين متغييرهاي اصلي تغيير نكند، در چنين حالتي معقول اين است كه از روشهاي كمي استفاده كرد و آينده را پيشبيني نمود. براي پيشبيني آينده سه روش كمي شناخته شدهاند: الگوهاي اقتصادسنجي، رگرسيون و بستن تناسب. الگوهاي اقتصاد سنجي بر مبناي سيستمهاي همزمان معادلههاي رگرسيون قرار دارند كه ميتوان بدان وسيله متغيرهايي، مانند نرخ بهره و عرضه پول را پيشبيني كرد. با اختراع و پيدايش رايانههاي پيشرفته و نرمافزارهاي گوناگون، در الگوهاي پيشبيني متغيرهاي اقتصادي، بيش از پيش از الگوهاي اقتصادسنجي استفاده ميكنند.
صرف نظر از پيچيدگي و روشهاي آماري مشكل، همه روشهاي كمي بر اساس روابط تاريخي كه بين متغيرها وجود دارد، قرار دارند. براي مثال رگرسيون خطي بر پايه اين فرض قرار گرفته است كه آينده درست همانند گذشته است (در حالي كه هرگز چنين نخواهد بود). هر قدر رابطه تاريخي بين متغييرها ناپايدارتر شود، به همان ميزان از صحت و دقت روشهاي كمي (براي پيشبيني آينده) كاسته خواهد شد.
منبع: مديريت استراتژيك(فرد ار.ديويد) صفحه ۲۵۶ - ۲۵۹
http://www.new-opinion.com
این وبلاگ جهت آماده سازی هر چه بهتر برای ورود به دنیای تجارت الکترونیک راه اندازی شده است.